متفاوت بودن نحوه برخورد روش های چابک با نیازمندی ها در مقایسه با روش آبشاری منجر به کنار گذاشتن مثلث آهنین شد. به نحوی که با وجود آن دستیابی به اهداف کیفی و قابلیت اطمینان ممکن نبود. در نبرد بین زمان و محدوده که در چابک وجود دارد، زمان پیروز است. به عبارت دیگر، در متدهای چابک زمانبندی و منابع را ثابت و محدوده را متغیر در نظر می گیریم. همان طوری که در شکل ذیل قابل مشاهده است. علاوه بر این، چون تجربه های فنی مناسب چابک را استفاده می کنیم، کیفیت نیز ثابت است. بنابراین، اکنون چرخه نرم افزار بسیار موثری داریم:
کیفیت را ثابت می کنیم، بخش کوچکی را در تکرارهای زمان ثابت تحویل می دهیم، این روند را تکرار می کنیم.
(چابک زمان و منابع را ثابت و محدوده را متغیر در نظر می گیرد)